سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/138084223485861.jpg
علم و خدمت
نوشته شده توسط علیرضا در ساعت 10:12 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام خامنه ای :

بى مایه فطیر است و فایده‌یى ندارد. کسى که خیال کند حالا درس نخوانیم، اما خدمت کنیم، براى دین نتیجه‌یى ندارد. بدون درس خواندن، نمى‌شود این خدمت را انجام داد. حالا ممکن است خدمات دیگرى کرد؛ ولى این خدمت، متوقف به علم است. باید خوب درس خواند و از درس مهمتر، آن معنویت و روحانیتى است که درون خود ما باید باشد تا ان‌شاءاللَّه «من نصب نفسه للنّاس اماما فعلیه ان یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره».

بیانات در مراسم عمامه‌گذارى گروهى از طلاب-1368/12/22


از گذشته دور استعمارگران و مستکبران جهانی برای عقب نگه داشتن کشورهای مورد نظرشان ، جوانان آن کشور را مشغول به سرگرمی ها و لهو و لعب می کردند تا فرصت کسب علم و دانش به جوان های آن مملکت ندهند تا از این طریق طی یک یا دو دهه کشور را از دانشجو و دانشمند و علم و تولید علم خالی کنند و اینجاست که آن کشور برای دستیابی به هرچه که نیاز دارند باید دست نیاز و گدائی نزد قدرت های جهانی دراز کنند و این آغازی میشود برای تولید ثروت و سرمایه برای کشورهای پیشرفته در علم و فناوری و بدتر آنکه این مستکبران جهانی از این ثروت و علم در جهت نابودی و چپاول دیگر کشور ها استفاده می کنند.

خداوند هم در قرآن کریم فرموده تنها کسانی که دارای علم هستند می توانند بنده خوبی شوند. پس از پیشرفت در بندگی خدا تا ترقی در دنیا همه نیازمند به علم و عمل می باشد و بیهوده نبود پیامبر اکرم صل الله علیه و اله فرمودند برای کسب علم تا چین هم اگر شده باید رفت.



کلمات کلیدی : بیانات در دهه 60
موثر در جامعه
نوشته شده توسط علیرضا در ساعت 3:34 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام خامنه ای:

من قاطعاً مى‌گویم که علماى دینى و جامعه‌ى روحانى ما در طول این هزاروصد سالى که ما به عنوان علماى دین آنها را مى‌شناسیم، هیچ وقت نقششان به اهمیت امروز نبوده و هیچ وقت در یک عصر و دوره، به‌قدر امروز خدمت نکرده و به اندازه‌ى امروز در وضع دنیا و جامعه‌ى خودش مؤثر نبوده است. روحانیت شیعه، الان این‌گونه مى‌باشد.

بیانات در مراسم عمامه‌گذارى گروهى از طلاب-1368/12/22

 

با توجه به نقشی که علمای دینی و روحانیت در زمان حال ایفا می کنند و همان طور که حضرت آقا در متن بالا فرمودند ، بیهوده نیست که امروز دشمنان انقلاب اسلامی در همه ممالک و از جمله ایران با تمام قوا بر علیه علما و روحانیت تبلیغ کرده و دست به هرگونه شایعه پراکنی بر علیه آنها می زنند. در ایران عزیزمان هم شاهد این حربه دشمنان و استکبار جهانی و همچنین منافقین و فتنه گران داخلی هستیم .  همه این اقدامات تنها برای خنثی کردن نقش علما و روحانیت در جهت رهبری و هدایت مردم می باشد.  زیراکه اگر مردم کشوری تکیه بر خداوند کنند دیگر ترس از هیچ قدرت مادی نخواهند داشت.



کلمات کلیدی : بیانات در دهه 60
غیرقابل اعتماد و عهدشکن
نوشته شده توسط علیرضا در ساعت 1:52 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام خامنه ای:

ما از تحرک دیپلماسی دولت حمایت می‌کنیم و به تلاش دیپلماسی اهمیت می‌دهیم و از آنچه در سفر اخیر بود حمایت می‌کنیم البته برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد به نظر ما بجا نبود لکن ما به هیئت دیپلماسی دولت عزیزمان خوشبین هستیم ولی به آمریکاییها بدبینیم. دولت آمریکا غیرقابل اعتماد و خودبرتربین و عهدشکن است.

دانشگاه شهید ستاری 13/مهر/1392


امروز در مراسم مشترک دانش آموختگی، تحلیف و اهدای سردوشی دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاههای ارتش ، حضرت امام خامنه ای فرمودند:به آمریکاییها بدبین هستیم؛ دولت امریکا غیر قابل اعتماد و... است.   این نکته مهم که حضرت آقا فرمودند باید مد نظر دولت و هیئت دیپلماسی ما باشد که اگر ما خوش بینانه و مهربان با امریکائی ها برخورد کنیم ، آنها هرگز از این منظر با ما برخورد نخواهند کرد و همانطور که خداوند در قرآن فرموده آنها با ما دوست نخواهند شد دوستی نخواهند کرد، کما اینکه در این روزهای اخیر بعد از سفر رئیس جمهور و همراهانش به نیویورک دیدیم و شنیدیم که چگونه در برابر حسن نیت هیئت ایرانی با ما مکر و حیله کردند و همان راه و ادبیات همیشگی شان را ادامه دادند.

هرچند رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ما با لبخند و روی باز به استقبال آنها رفت اما نقش بغض و کینه امریکا و حامیانش در چهرشان بخوبی قابل رویت و درک بود.

انشاءالله دستگاه دیپلماسی ما همواره نقشه راه و راهنمائی های رهبر معظم انقلاب را در نظر داشته و مقتدر خداپسندانه پیش روند.



کلمات کلیدی : بیانات در دهه 90
قوام حرکت دینی و اسلامی
نوشته شده توسط علیرضا در ساعت 10:22 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام خامنه ای:

ما غالباً به این دوستانى که عمامه سرشان مى‌گذارند، مى‌گوییم که عمامه‌ى شما وزن کمى دارد و بیش از چند سیر نیست؛ اما در معنا اگر انسان بخواهد متحمل این بار - به معناى واقعى کلمه - بشود، بسیار بسیار سنگین است. امروز که قوام حرکت دینى و اسلامى در دنیا به جمهورى اسلامى است و قوام جمهورى اسلامى هم به علماى دین و پرچمداران فقه دینى و اسلامى است، نقش این عمامه‌ها و ذوالعمامه‌ها، خیلى بیشتر از سابق مى‌باشد.

بیانات در مراسم عمامه‌گذارى گروهى از طلاب-1368/12/22

حضرت آقا فرمودند قوام جمهوری اسلامی به علمای دین و پرچمداران فقه دینی و اسلامی است؛ با توجه به این مطلب پربار و سنگین ، وظیفه بزرگ و سنگینی بر دوش علماء و طلبه های حوزه های دینی می باشد.  با این سخن آقا معلوم شد حوزه ها چه جایگاه رفیعی دارد و کسانی که در این مدارس مشغول تحصیل می شوند باید بدانند چه بار سنگینی را باید بر دوش بکشند و راه بزرگ و نورانی را در پیش دارند و دیگران منتظر قدم های آنها هستند تا در این مسیر و برای قوام حرکت دینی و اسلامی ، انها را الگوی خود قرار داده و گوش به حرف آنها داشته باشند. 

آن روحانی که خود را جدا از سیاست می داند و سیاست را جدا از دین و سلوک می داند حتماً و مطمئناً راه را اشتباه شروع کرده و باید هرچه زودتر راه رفته را برگردد و از مسیر اصلی وارد شود. در این سالهای انقلاب اسلامی ایران دیدیم تعدادی از روحانیون را که در مسیر خلاف جهت انقلاب اسلامی قدم برداشتند و عاقبت کارشان به کجا کشید.  در فتنه 88 نیز شاهد بیراهه رفتن تنی چند از روحانیون از جمله کروبی بودیم که به سبب اعمالشان ، خوشحالی و امیدواری دشمنان خدا و  رسول خدا را رقم زدند.  انشاءالله دیگر شاهد چنین افرادی نباشیم.



کلمات کلیدی : بیانات در دهه 60
نبرد حق و باطل
نوشته شده توسط علیرضا در ساعت 8:35 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

« در دنیا هم اکنون در بُعد اعتقادى، دیگر آن شبهات توحید و خداشناسى و اصل دین که زمانى رایج بود، خیلى مطرح نیست؛ لیکن شبهات گوناگون دیگرى مطرح است؛ شبهاتى مربوط به امام زمان(عج)، شبهاتى از ناحیه‌ى وهابیها نسبت به عقاید شیعى، شبهاتى مربوط به رکن اساسى نظام ما - یعنى ولایت فقیه که یک امر اعتقادى و استدلالى است - شبهاتى مربوط به این‌که آیا دین اسلام براى اداره‌ى زندگى جامعیت دارد و اصولاً آیا اسلام دین سیاست و زندگى هم است یا نه و یا صرفاً دینى به معناى اعتقاد و عمل شخصى است؟ الان مجموعه‌ى این شبهات مطرح است.»

قسمتی از بیانات امام خامنه ای در دیدار مدرسان و مسئولان دبیرستان علوم و معارف اسلامى شهید مطهرى - 1368/12/27

همانطور که در بیانات امام خامنه ای آمده عمده شبهات درخصوص اسلام و شیعه و عقاید شیعه می باشد که هم مسئولین و علماء و هم شیعیان بخصوص شیعیان ایران باید در جهت مقابله با این حربه دشمنان بسیار بکوشند تا با دستی پر و سلاحی مناسب به مبارزه با این یاوه گویان گمراه بروند ؛ و دیگر اینکه دیگرانی را که کمی از نظر اعتقادی  و بار علمی ضعیف ترند روشن کرده و از درگیری فکری و گمراهی نجات شان دهند.

امروزه دشمن از هر وسیله ای از جمله کتاب و روزنامه یا اینترنت و ماهواره ها و فیلم ها و فتنه انگیزی های مذهبی و عقیدتی ، برای شبهه افکنی مدد گرفته و مهم ترین و حیاتی ترین عقاید شیعی و انقلابی مردم ما را نشانه رفته .

در این نبرد همه باید تلاش کنند و پیروزی برای اهل حق مسلماً آسان تر و حتمی ست.



کلمات کلیدی : بیانات در دهه 60
زندگینامه امام خامنه ای
نوشته شده توسط علیرضا در ساعت 8:1 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگینامه
سید على حسینی خامنه‌اى فرزند مرحوم حجت‌الاسلام‌ و المسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌اى، در فروردین ماه سال 1318 شمسی برابر با 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. او دومین پسر خانواده بود و زندگى مرحوم سید جواد خامنه‌اى هم مانند بیشتر روحانیون و مدرسان علوم دینى، بسیار ساده: «پدرم روحانى معروفى بود، اما خیلى پارسا و گوشه‌گیر [...] زندگى ما به‌سختى مى‌گذشت. من یادم هست شب‌هایى اتفاق مى‌افتاد که در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براى ما شام تهیه مى‌کرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند.
در حوزه علمیه
ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند.
درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».
ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.
 در حوزه علمیه نجف اشرف
آیت الله خامنه اى که از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى یزدى، و میرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ایشان به مشهد باز گشتند.
 در حوزه علمیه قم
آیت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه اى به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد مى گویند:
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان بّرى «نیکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنه اى بر سر این دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتید و آشنایان افسوس مى خوردند که چرا ایشان به این زودى حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آینده چنین و چنان مى شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهى براى ایشان سر نوشتى دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصیلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانى ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلـّاب جوان و دانشجویان نیز مى پرداختند.
 مبارزات سیاسى
آیت الله خامنه اى به گفته خویش «از شاگردان فقهى، اصولى، سیاسى و انقلابى امام خمینى (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه هاى سیاسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ایشان زده است، هنگامیکه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائیان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى پر هیجان و بیدار کننده اى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسى و دروغگویى آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند. آیت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان مى گویند: «همان وقت جرقه هاى انگیزش انقلاب اسلامى به وسیله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هیچ شکى ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».
 همراه با نهضت امام خمینى (قدس سره)
آیت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آمیز امام خمینى علیه سیاستهاى ضد اسلامى و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشیب هاى فراوان و شکنجه ها و تبعیدها و زندان ها مبارزه کردند و در این مسیر ازهیچ خطرى نترسیدند. نخستین بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمینى (قدس سره) مأموریت یافتند که پیام ایشان را به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبلیغاتى روحانیون در ماه محرّم و افشاگرى علیه سیاست هاى آمریکایى شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز براى تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند و در راستاى پیام امام خمینى، به تبلیغ و افشاگرى علیه رژیم پهلوى و آمریکا پرداختند. بدین خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین 15خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.
 دوّمین بازداشت
در بهمن 1342 - رمضان 1383- آیت الله خامنه اى با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و دیدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ایشان بویژه درایـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با میلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ایشان در افشاگرى سیاستهاى شیطانى و آمریکایى رژیم پهلوى، به اوج رسید و ساواک شبانه ایشان را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند.
 سوّمین و چهارمین بازداشت
کلاسهاى تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامى ایشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظیر جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همین فعالیت ها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند. بدین خاطر در سال 1345 در تهران مخفیانه زندگى مى کردند و یک سال بعد ـ 1346ـ دستگیر و محبوس شدند. همین فعالیّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدریس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار دیگر توسط ساواک جهنّمى پهلوى در سال 1349 نیز دستگیر و زندانى گردند.
 پنجمین بازداشت
حضرت آیت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مى نویسد:
«از سال 48 زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمى تواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پیوستن جریان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بیمناک است و نمى تواند بپذیرد که فعالیّـت هاى فکرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادى، دایره درسهاى عمومى تفسیر و کلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا کرد».
 بازداشت ششم
در بین سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسیر و ایدئولوژى آیت الله خامنه اى در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل مىشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابى و معتقد را به این سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصیل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثیر و دست به دست مى گشت. طلـّاب جوان و انقلابى که درس حقیقت و مبارزه را از محضر ایشان مى آموختند، با عزیمت به شهرهاى دور و نزدیکِ ایران، افکار مردم را با آن حقایق نورانى آشنا و زمینه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. این فعالیـّت ها موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آیت الله خامنه اى در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیارى از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این ششمین و سخت ترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز 1354 در زندان کمیته مشترک شهربانى زندان بودند. در این مدت در سلولى با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختى هایى که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط براى آنان
که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقیقى و انقلابى ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهاى سابق را به ایشان ندادند.
 در تبعید
رژیم جنایتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آیت الله خامنه اى را دستگیر و براى مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگیرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى علیه رژیم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شیرین قیام و مقاومت و مبارزه؛ یعنى پیروزى انقلاب کبیر اسلامى ایران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکمیت اسلام در این سرزمین را دیدند.
 در آستانه پیروزى
درآستانه پیروزى انقلاب اسلامى، پیش از بازگشت امام خمینى از پاریس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصیت هاى مبارزى همچون شهید مطهرى، شهید بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... از سوى امام خمینى در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنه اى نیز به فرمان امام بزرگوار به عضویت این شورا درآمد. پیام امام توسط شهید مطهرى «ره» به ایشان ابلاغ گردید و با دریافت پیام رهبر کبیر انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.
 پس از پیروزى
آیت الله خامنه اى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها مى پردازیم:
? پایه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتى، شهید باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
? معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
? سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
? امام جمعه تهران، 1358.
? نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
? نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
? حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلى عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرت هاى شیطانى و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروى سابق.
? ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
? ریاست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجایى دومّین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و حکم تنفیذ امام خمینى (قدس سره) به مقام ریاست جمهورى ایران اسلامى برگزیده شدند. همچنین از سال 1364 تا 1368 براى دوّمین بار به این مقام و مسؤولیت انتخاب شدند.
? ریاست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
? ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1366.
? ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
? رهبرى و ولایت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگى تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمایند.
منبع: leader.ir


کلمات کلیدی : زندگینامه


 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ